برج فانوس
نگارش در تاريخ چهارشنبه 9 اسفند 1396 توسط رضا فاحی
نگارش در تاريخ چهارشنبه 18 بهمن 1396 توسط رضا فاحی

 

مژده‌ای به:

علاقه‌مندان به تکامل فردی؛

مشتاقان کمال واقعی؛

جویندگان سعادت ابدی؛

سالکان وادی سیر و سلوک؛

تشنگان معارف ناب اسلامی؛

خستگان صحراهای حیرت؛

پیکارکنندگان با نفس امّاره؛

لطمه‌خوردگان از وساوس شیطان؛

محرومان از استاد اخلاق و عرفان؛

نرم‌افزار «رهبر معنوی»، نشر آثار تربیتی «حاج فردوسی» منتشر شد.

 

لینک دانلود از سایت:

https://goo.gl/kcyckh

امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 65
برچسب ها : منهاج فردوسیان حاج فردوسی رهبر معنوی سیروسلوک, سیر و سلوک, عرفان, نرم افزار, اپلیکیشن منهاج فردوسیان, اپلیکیشن حاج فردوسی, استاد اخلاق, استاد عرفان, درس اخلاق, معارف ناب, کمال واقعی, سعادت ابدی,

نگارش در تاريخ يکشنبه 8 بهمن 1396 توسط رضا فاحی
نگارش در تاريخ 23 مهر 1396 توسط رضا فاحی

از گزارش‌هایی که اصحاب منهاج فردوسیان برایم ارسال می‌کنند، چنین معلوم می‌شود که یک حجه الاسلام، خیلی برای حضور گسترده در پیاده‌روی اربعین، تلاش می‌کند و سخنان عجیب و غریبی می‌پراکند، به امید این که یکی به هدف نشیند و بر جمعیت میلیونی اربعین، افزوده گردد. برخی سخنان ایشان، از منظر ثقلین (آیات و روایات) قابل قبول نیست و ادعاهایی اثبات نشده است. در ادامه، به برخی از این فرمایشات (منبع)، همراه با نقد آن، اشاره می‌کنیم:
می‌گوید: هرکسی با یک‌بار تجربه، آثار معنوی پیاده‌روی اربعین را در وجود خود احساس می‌کند.
نقد: دین خدا، برتر از آن است که با تجربیات معنوی، اثبات یا رد شود. حربه‌ی «تجربه‌ی معنوی»، از حربه‌های صوفیه است که در هنگام تهی بودن دست از سند و مدرک، به آن پناه می‌برند.
صوفیه به تجربیات معنوی یعنی همان حس سبکی و رقت قلب، «بهشت نقد» می‌گویند و معتقدند باید اعمال صالح، برای رسیدن به «حال خوب» و «احساس آثار معنوی» باشد؛ در صورتی که این نیت، از نظر شارع مقدس، مخدوش است و کسی که به چنین هدفی عبادت کند، نصیبی در آخرت نخواهد داشت. به عبارت دیگر، گر چه حالات خوش معنوی، از جنس ماده نیست ولی چون در دنیاست، از مصادیق حرث دنیوی می‌باشد. قرآن کریم می‌فرماید: «مَن کَانَ یُرِیدُ حَرْثَ الْآخِرَهِ نَزِدْ لَهُ فِی حَرْثِهِ وَمَن کَانَ یُرِیدُ حَرْثَ الدُّنْیَا نُؤتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِی الْآخِرَهِ مِن نَّصِیبٍ» (سوره‌ی شورا، آیه‌‌ی ۲۰) ترجمه: کسى که کشت آخرت بخواهد براى وى در کشته‏اش مى‏افزاییم و کسى که کشت این دنیا را بخواهد به او از آن مى‏دهیم و[لى] در آخرت او را نصیبى نیست.
می‌گوید: وقتی انسان به عظمت ثواب پیاده رفتن برای زیارت امام حسین(ع) در روایات نگاه می‌کند، به این نتیجه می‌رسد که هیچ عملی پرثواب‌تر از این عمل برای مؤمنین، قرار داده نشده.
نقد: پیاده رفتن، اختصاص به این ایام بسیار شلوغ و خطرناک ندارد. چرا همین عمل پر ثواب را در وقتی انجام ندهیم که جای نماز و جای استراحت و مستراح، فراهم و در دسترس باشد و منجر به چندین گناه و ترک واجب نباشد؟!
می‌گوید: امام «وحدت گسترده» را علامت نصرت قطعی الهی و پیروزی می‌دانست.
نقد: راهپیمایی عظیم اربعین، «وحدت گسترده» نیست بلکه «اجتماع گسترده» است؛ زیرا جماعت انبوهی که از سراسر عراق و کشورهای دیگر، با ملیت‌های گوناگون به آنجا می‌آیند، هدفشان مذهبی است نه سیاسی و منظور امام راحل (ره)، «وحدت گسترده‌»ی سیاسی است که علامت پیروزی است یعنی وقتی که مذهبی و ملی و کمونیسم و فدائیان خلق و مجاهدین و یهودی و مسیحی و زرتشتی و شیعه و سنی و غیره، همه دست در دست هم، خواستار تغییر ساختار حکومت سلطنت به جمهوری شدند، معلوم می‌شود پیروزی، قطعی است. پس ربط دادن مسائل سیاسی به مسائل مذهبی، دور از بصیرت است.
می‌گوید: حرکت خودجوش مردمی در اربعین اسراری دارد.
نقد: هر چیز که در این عالم هست، برای خودش و در حد خودش، اسراری دارد. دانه‌ای که در زمین کاشته می‌شود و قطره‌ی بارانی که بر برگ درختی می‌نشیند، برای خودش و در حد خودش اسراری دارد.
این ادبیات، به زبان بی‌زبانی می‌رساند که گوینده‌اش، از اصحاب سرّ است و رازهایی از پشت پرده‌ی جهان می‌داند که دیگران نمی‌دانند. لازم بود گوینده‌ی محترم، برای اثبات ادعای خود، گوشه‌ای از این اسرار را فاش می‌کرد و بر کلی‌گویی، بسنده نمی‌نمود.
می‌گوید: بی‌تردید این تحول را باید مقدمۀ ظهور دانست.
نقد: بشارت به ظهور و برخی حوادث را مقدمه‌ی ظهور دانستن، چیز جدیدی از ایشان نیست و سالیانی است که با همین حرف‌ها شناخته می‌شود. سخنان شیرین و جذّابی که بخشی از آن در مستند «به سوی ظهور» منعکس گردید و نه تنها هیچ فایده‌ای نداشت، بلکه موجب برخی ناامیدی‌ها و سرخوردگی‌ها شد. چند سالی است که ایشان، با کلماتی نظیر «بی‌تردید» موجب ایجاد «تردید» در برخی از افراد «بی‌تردید» جامعه می‌شود.
می‌گوید: روا نیست محب امام حسین(ع) برای اربعین کم بگذارد.
نقد: چرا روا نیست؟ مگر کم نگذاشتن، فقط به حضور در اجتماع پر خطر و ضرر است؟ اصلاً به چه دلیل شرعی، حضور در اجتماع میلیونی‌ای که از چند سو تهدید می‌شود، رواست؟ به چه دلیل شرعی، باید به قیمت عمل به یک مستحب، چند واجب و مستحب را ترک کرد و به چند حرام، آلوده شد؟!
می‌گوید: اربعین درِ خانۀ تک تک ما را زده.
نقد: این سخنان شاعرانه و احساسی، می‌تواند جوانان کم‌بهره از تحلیل عقلی و شرعی را بفریبد،‌ ولی برای آگاهان به قرآن و سنت و عترت، قابل قبول نیست؛ زیرا قبل از این که اربعین، درِ خانه‌ی تک تک ما را بزند، «حفظ جان» و «مراعات قوانینِ طبقات قبل»، در زده است.
می‌گوید: اربعین مجلس روضه‌ای است که خود امام حسین برگزار کرده.
نقد: باز هم سخنان احساسی و بی‌اساس. یک آیه یا روایت نداریم که اربعین، مجلس روضه‌ای باشد که خود امام حسین (علیه‌السلام) آن را برگزار کرده باشند. پس نسبت دادنِ چنین مطلبی به آن بزرگوار، نارواست و شاید حرام باشد.
می‌گوید: چطور ممکن است روضه‌ای که خودتان می‌گیرید، برای شما اهمیت داشته باشد ولی در اربعین که خودِ اباعبدالله الحسین(ع) در کربلا روضه گرفته است و خواهرش زینب کبری(س) در راه است ـ و اربعین خودش را به کربلا می‌رساند ـ این مجلس بزرگ روضۀ ارباب، برایتان اهمیت نداشته باشد؟! یقیناً باید برای این روضۀ ارباب بیشتر اهمیت قائل شد. ما باید این را یک فرهنگ کنیم و به همدیگر بگوییم.
نقد: باز هم تکرار همان سخنان احساسی و البته بی‌سند و ساختگی. این که خواهرش زینب کبری (سلام الله علیها) در راه است و اربعین، خودش را به کربلا می‌رساند، در هزار و چهارصد سال قبل اتفاق افتاده و نمی‌تواند دلیلی برای حضور در ازدحام عجیب این زمان در کربلا باشد.
می‌گوید: اربعین از یک رفتار مستحبی گذشته و امروز یک وظیفه محسوب می‌شود.
نقد: اگر می‌خواهد بگوید حضور در پیاده‌روی اربعین،‌ امروزه یک واجب شرعی است، دروغ آشکار است و اگر می‌خواهد بگوید یک وظیفه‌ی سیاسی است، چرا سخنش را با مستحب شرعی شروع می‌کند؟! آیا این گونه ورود به بحث، استفاده‌ی ابزاری از دین برای مقاصد سیاسی نیست؟!
می‌گوید: با حضور در اربعین، به اقتدار حسینی در جهان کمک می‌کنیم.
نقد: اولاً: «اقتدار حسینی» یعنی چه؟ و در کجای قرآن و سنت و عترت آمده است؟ شایسته نیست با ساختن مصطلحات جدید و جوان‌پسند، وظیفه‌ی جدید بتراشیم و جامعه را به سویی ببریم که خدا و پیامبر و ائمه‌ی طاهرین (علیهم‌السلام) نبرده‌اند.
ثانیاً: مأمور نیستیم به قیمت چندین خطر و ضرر، به «اقتدار حسینی در جهان» کمک کنیم. به عبارت دیگر، اگر بتوانند با کنار هم قرار دادنِ برخی آیات و روایات، چیزی به عنوان «اقتدار حسینی» بسازند، نخواهند توانست دستوری از شارع مقدس بیاورند که ما را موظف کند به چنین چیزی کمک کنیم.
می‌گوید: شرکت در راهپیمایی اربعین وظیفه همۀ مؤمنین است، هرچند اولویت با مردان است.
نقد: اگر منظور از «وظیفه»، واجب شرعی باشد، چنین نیست ولی اگر «وظیفه‌ی سیاسی» است، نقشی در کمال و سعادت ندارد و از بحث ما خارج است.
می‌گوید: پیاده‌روی اربعین، مؤثرتر از هزاران کار فرهنگی است.
نقد: اگر منظور از کار فرهنگی، کارهای نمادینی است که در جامعه می‌بینیم و در حدّ برگزاری مسابقه و اهدای جوایز است، شاید بشود چنین سخنی را بیراه ندانست ولی اگر منظور از کار فرهنگی، آشنا کردن جوانان با دیدگاه‌های درست و اعمال صحیح بر طبق قرآن و سنت و عترت باشد، چنین نیست که پیاده‌روی اربعین، مؤثرتر از هزار کار فرهنگی باشد.
می‌گوید: رسانه‌ها و اصحاب قلم باید احساس وظیفه برای راهپیمایی اربعین را برای مردم جابیاندازند.
نقد: بر طبق چه ملاکی، رسانه‌ها و اصحاب قلم، این احساس را در مردم، جابیاندازند؟ به چه پشتوانه‌ای چنین کاری بکنند؟ به استناد کدام آیه یا روایت یا فتوا، مردم را به معرکه‌ی پر خطر و ضرر ترغیب کنند؟
می‌گوید: اگر با حضور در اربعین می‌توانیم زمینه ظهور امام زمان(عج) را فراهم کنیم چرا از این کار مضایقه داشته باشیم؟
نقد: از قدیم گفته‌اند: «اگر» را کاشتند، «هیچ» سبز شد. معلوم نیست ایشان به استناد چه دلیل روشنی، حضور در پیاده‌روی اربعین را زمینه‌ساز ظهور حضرت صاحب الامر (ارواحنا فداه) می‌داند؟ واقعاً از میان علمای اسلام، چه کسی جرأت می‌کند چنین فتوایی بدهد که حضور در راهپیمایی اربعین، زمینه‌ساز ظهور است؟
می‌گوید: به اعتقاد بسیاری از علما، این حرکت میلیونی در اربعین هیچ چیزی جز این نیست که دست الهی باعث این تجمع میلیونی شده و کسی جز خداوند نمی‌تواند بگوید که من در آن نقش داشته‌ام.
نقد: اگر عبارت‌هایی مانند «تظاهرات میلیونی»، «تجمع میلیونی»، «اعتصاب میلیونی» و «تحصن میلیونی» را در اینترنت جستجو کنید، دست الهی را در خیلی جاهایی خواهید دید که چیزی جز کفر و فساد نیست. شایسته است نتیجه‌ی جستجوها را به آن «بسیاری از علما» که ادعا شده هم نشان بدهند تا آگاه شده و دست خدا را بیهوده هزینه نکنند.
می‌گوید: مسلمانان باید نسبت به اربعین احساس وظیفه کنند و کسی که از سر وظیفه به این زیارت مشرف شود، بطور قطع نورانیت بیشتری خواهد داشت.
نقد: بالاخره معلوم نشد که منظور از «احساس وظیفه»، وظیفه‌‌ی شرعی است یا «وظیفه‌ی سیاسی»؟! اگر «وظیفه‌ی شرعی» است، چنین چیزی نداریم و قابل اثبات شرعی نیست و اگر «وظیفه‌ی سیاسی» است، «به طور قطع، نورانیت بیشتری خواهد داشت» در ادبیات سیاسی، جایی ندارد. «سیاست» با «نورانیت» و «معنویت» کاری ندارد و رابطه‌ای بینشان نیست.
می‌گوید: در روایات معتبر نقل شده است که فقرا حداقل سالی یکبار و ثروتمندان حداقل سالی دو بار به زیارت کربلا بروند و میان دو سفر کربلا بیشتر از ۳ سال فاصله نباشد این در حالی است که حج تمتع تنها یک بار بر مسلمانان واجب شده است در حالی که درباره زیارت امام حسین(ع) مطالب فراتر از حج در روایات مطرح شده است.
نقد: این مطالب، در روایات معتبر آمده است ولی زمانش را به اربعین، منحصر نکرده‌اند بلکه در روزهایی مانند عاشورا، عرفه، شب جمعه و غیره نیز سفارش شده است. پس چه دلیلی دارد که انجام این مستحب مؤکد را در همین چند روز شلوغی سرسام‌آور قرار دهیم؟
در پایان عرض می‌کنیم: آیا این گوینده‌ی محترم، فکر نکرده اگر حتی یک نفر بر اثر این سخنان بی‌اساس و احساسی، عازم عراق شده و خون از دماغش بیاید، ایشان باید در پیشگاه الهی، پاسخگو باشد؟! پس چرا …؟!

الحمد لله اولاً و آخراً
حاج فردوسی

امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 45
برچسب ها : حاج فردوسي, منهاج فردوسيان, قرآن, عرفان, اسلام ناب, تشيع خالص, سير و سلوک, سير الي الله, معرفت, معرفة الله, قاضي, علامه طباطبايي, علامه طهراني, منهاجي, نقد منهاج فردوسيان, اشکالات منهاج فردوسيان, اشکال حاج فردوسي, ظهور, امام زمان, امام عصر, بهجت, آيت الله بهجت, سيد هاشم حداد, پناهيان, محمد شجاعي, مرکز نشر, آيت الله, تصوف, صوفي, رسم الخط, قرآن, القرآن العظيم, القرآن العزيز, القرآن المجيد, رسم الخط حاج فردوسي, رسم الاملاء,

نگارش در تاريخ 23 مهر 1396 توسط رضا فاحی

سلام علیکم حاج فردوسی
۱. با توجه به اینکه از جمله نشانه‌های مؤمن، زیارت مرقد شریف حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) بر شمرده شده است و از آنجایی که خیل عظیم محبین حضرت و حجم بالای جمعیت زائر در روز اربعین در حرم، صحن و خیابان‌های اطراف حرم بالاست و زیارت مرقد شریف از نزدیک با دشواری همراه است و همچنین پیاده‌روی در روزهای منتهی به اربعین و تبدیل شدن این حرکت به یک خروش و جوشش اسلامی و نشان دادن اتحاد فرقه‌های مختلف اسلامی و حتی حضور سایر مردم جهان از ادیان مختلف؛ لطفاً بفرمائید توصیه جنابعالی برای حضور و شرکت در این اجتماع از منظر منهاج فردوسیان چیست؟
۲. آیا طی نکردن این مسیر و ترک زیارت به دلیل شلوغی و ازدحام بیش از حد برای رسیدن به مرقد شریف حضرت؛ از وسوسه‌های شیاطین برای کم رنگ کردن حضور محبین حضرت قلمداد می‌شود؟
۳. آیا حضور افراد با اعتقادات مختلف و بعضاً ناسالم در این اجتماع و عدم حضور برخی افراد با اعتقادات سالم نشان از عنایت خاص حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) و توفیق برای گروه اول و عدم توفیق گروه دوم برای حضور در این روز در کنار مرقد ایشان را دارد؟!
با تشکر و التماس دعا

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
باسمه تعالی

سلام علیکم
جواب ۱: فرق توصیه‌ای که در نظام جامع تربیتی منهاج فردوسیان می‌آید با توصیه‌ی منبری‌ها این است که هر دستور دینی در نظام جامع تربیتی منهاج فردوسیان، به صورت مستقل دیده نمی‌شود بلکه در مجموعه‌ی نظام، ملاحظه می‌شود. لذا در صورتی می‌توان به قانون‌های طبقه‌ای عمل کرد که مراعات آن قانون، ضرری به مراعات قوانین طبقات قبلی نداشته باشد. در صورتی که در توصیه‌های منبری، بدون حساب و میزان، هر چیزی که پیش آید را مطرح می‌کنند و به مقداری که «سفارش» گرفته باشند، «سفارش» می‌کنند.
به عبارت ساده، برخی افراد هستند که با نظام تربیتی آشنا نیستند و دینشان همانند دایره، ابتدا و انتها ندارد. این افراد، نه آغازی برای دین‌داری خود انتخاب کرده‌اند و نه مرحله‌ای می‌شناسند. اینان قصد جدّی برای رشد و تعالی معنوی ندارند و نهایت کمالشان رسیدن به طبقه‌ی اول بهشت است البته بعد از تحمل سختی‌ها و عذاب‌های گوناگون. اگر سخنران و منبری، از این طایفه از سرگردانان باشد، سخنانش نیز سرگردان و بدون ابتدا و انتها خواهد بود و موجب ایجاد اشکالات متعدد در شنونده خواهد گردید.
بعد از این مقدمه عرض می‌کنم، توصیه به زیارت اربعین در نظام جامع تربیتی منهاج فردوسیان، به دلیل این که فقط دو روایت برایش یافت شد، در طبقه‌ی نهم آمده است. طبقه‌ی نهم از طبقات دهگانه، اختصاص به مستحبات و مکروهات ضعیفه دارد. یعنی مستحبات و مکروهاتی که با کمترین مستند شرعی، اثبات شده است. مستندات استحباب زیارت حضرت سید الشهداء (علیه‌السلام) در روز اربعین، منحصر در این دو روایت است:
● سند ۱: رُوِی عَنْ أَبِی مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِی الْعَسْکرِی (علیه‌السلام) أَنَّهُ قَالَ عَلَامَاتُ الْمُؤْمِنِ خَمْسٌ صَلَاهُ الْخَمْسِینَ وَ زِیارَهُ الْأَرْبَعِینَ وَ التَّخَتُّمُ فِی الْیمِینِ وَ تَعْفِیرُ الْجَبِینِ وَ الْجَهْرُ بِبِسْمِ الله الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ‏» (کتاب المزار، شیخ مفید، صفحه‌ی ۵۳، باب فضل زیاره الأربعین؛ تهذیب الأحکام، شیخ طوسی، جلد ۶، صفحه‌ی ۵۲، باب فضل زیارته؛ مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، شیخ طوسی، جلد ۲، صفحه‌ی ۷۸۷، شرح زیاره الأربعین).
● سند ۲: عَنْ صَفْوَانَ الْجَمَّالِ قَالَ قَالَ لِی مَوْلَای الصَّادِقُ (علیه‌السلام) فِی زِیارَهِ الْأَرْبَعِینَ: «تَزُورُ ارْتِفَاعَ النَّهَارِ وَ تَقُولُ السَّلَامُ عَلَى وَلِی الله وَ حَبِیبِهِ ـ إِلَى أَنْ قَالَ ـ وَ تُصَلِّی رَکعَتَینِ وَ تَدْعُو بِمَا أَحْبَبْتَ وَ تَنْصَرِفُ»‏. (تهذیب الأحکام، شیخ طوسی، جلد ۶، صفحه‌ی ۱۱۳، زیاره الأربعین؛ مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، شیخ طوسی، جلد ۲، صفحه‌ی ۷۸۷، شرح زیاره الأربعین).
گر چه هر دو روایت در منابع معتبر حدیثی آمده است، ولی اولی، مرسل می‌باشد و از نظر علم الحدیث، حدیث مرسل،‌ ارزش استنادی زیادی ندارد. به همین دلیل، استحباب زیارت اربعین، در آخرین طبقه از طبقات قوانین عملی، قرار گرفته به این معنی که نمی‌توان استحباب زیارت اربعین را از دین ندانست ولی اثبات شرعی بودنِ آن، در افق عدم اثبات است. به عبارت ساده، مستحب بودن زیارت اربعین، با یک یا نهایتاً دو روایت، اثبات می‌شود که مستند قوی و قابل اعتمادی نیست و در همین حال، نمی‌توان آن را از خرافات و بدون سند دانست زیرا یک یا دو حدیث دارد.
کسی که در نظام جامع تربیتی منهاج فردوسیان مشغول سیر تکاملی است، زمانی می‌تواند به قانون طبقه‌ی نهم عمل کند که ضرری به قوانین طبقات اول تا هشتم او نزند. یعنی اگر انجام یک مستحب ضعیفه موجب انجام حرام یا ترک واجب باشد، به استناد فرمایش ائمه‌ی طاهرین (علیهم‌السلام) که استادان حقیقی راه تکامل و سعادت هستند، انجام آن مستحب ضعیفه، موجب تقرب به درجات عالیه نخواهد بود.
بر طبق گزارشات رسیده، پیاده‌روی اربعین بر اثر ازدحام فوق العاده، به معرکه‌ای برای پیدا کردن خوراک، نوشاک، محل استراحت، مستراح و وسیله‌ی نقلیه‌ی رفت و برگشت تبدیل شده است. در آن شرایط، قوانینی مثل نماز اول وقت، نماز جماعت، نماز شب، حضور قلب، غسل جمعه و مانند اینها ترک می‌شود. حتی یکی از کسانی که در سال‌های گذشته به این راهپیمایی رفته بود می‌گفت: از اول اذان صبح تا طلوع آفتاب، بیدار بودم ولی بر اثر ازدحام جمعیت، نتوانستم وضو بگیرم و نماز صبح بخوانم! یکی از شاهدان عینی می‌گفت: برخی خانم‌هایی که برای استراحت به برخی منزلگاه‌ها دعوت شده بودند، هیچگاه برنگشتند و از سرانجامشان هیچ خبری در دست نیست!
علاوه بر این که در روایت دوم، آمده است که «تُصَلِّی رَکعَتَینِ وَ تَدْعُو بِمَا أَحْبَبْتَ وَ تَنْصَرِفُ»‏ یعنی بعد از خواندن زیارت، دو رکعت نماز بخوان و هر چه می‌خواهی دعا کن و برگرد؛ ولی شاهدان عینی اذعان دارند که امکان خواندن زیارت در کنار ضریح منور و نماز خواندن در صحن‌ها و حتی خیابان‌های اطراف حرم، وجود ندارد و عملاً، همین مستحب ضعیف هم به درستی و بر طبق دستور شارع مقدس، انجام نمی‌شود.
جواب ۲: شیطان مثل بیشتر مسلمان‌ها نیست که سرگردان باشد و نداند چه چیزی اولویت دارد و چه چیزی کم‌اهمیت یا بی‌اهمیت است. او بعد از چند هزار سال عبادت، فقط هشت هزار سال است فرزندان آدم (علیه‌السلام) را مدیریت می‌کند و چه زیبا مدیریت می‌کند! او می‌سنجد که از چه راهی می‌تواند بیشترین ضربه را به فرزند آدم بزند. گاهی او را مستقیم به گناه دعوت می‌کند که این، راهی شناخته‌شده و روشن است؛ ولی گاهی با دعوت به عبادت، او را به انحطاط می‌کشاند. برخی هیأت‌ها، برخی سخنرانی‌ها، برخی کتاب‌ها، برخی روضه‌های خانگی، برخی سفرهای زیارتی، برخی مسجدساختن‌ها و مانند اینها، ظاهرش عبادت است ولی در باطن، دامی بزرگ برای انحطاط گسترده‌ی انسان متدین است. شیطان می‌داند که هر گاه متدین را از راه شهوت و غضب، به گناه اندازد، آن متدین، دچار عذاب وجدان شده و گاهی با گریه و توبه، نورانیتی پیدا می‌کند که در شرایط عادی، نمی‌توانست پیدا کند؛ لذا سعی می‌کند با تعریف «وظیفه‌ی شرعی» او را دچار سقوط نماید. «وظیفه‌ی شرعی»ای که در حقیقت، ریشه‌ی محکمی در شرع ندارد و فقط بر اثر تبلیغات سخنرانان و رسانه‌ها، به صورت «وظیفه‌ی شرعی» در آمده است.
کسی که ادعای محبت به اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم‌السلام) دارد، باید دستورات آن بزرگواران را به درستی انجام دهد؛ چه این که قرآن کریم می‌فرماید: «قُلْ إِن کُنتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللّهُ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَ اللهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ * قُلْ أَطِیعُواْ اللهَ وَ الرَّسُولَ فإِن تَوَلَّوْاْ فَإِنَّ اللهَ لاَ یُحِبُّ الْکَافِرِینَ» (سوره‌ی آل عمران، آیات ۳۱ و ۳۲) ترجمه: بگو اگر خدا را دوست دارید از من پیروى کنید تا خدا دوستتان بدارد و گناهان شما را بر شما ببخشاید و خداوند آمرزنده مهربان است. بگو خدا و پیامبر [او] را اطاعت کنید پس اگر رویگردان شدند قطعاً خداوند، کافران را دوست ندارد.
جواب ۳: قرآن کریم در بیش از نود مورد، تکامل و سعادت را منحصر به «ایمان» و «عمل صالح» کرده است با عبارت: «الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» یا عبارات مشابه آن، پس کسی که قدم در راه اصلاح دیدگاه‌ها (ایمان) و اصلاح کارها (عمل صالح) نگذاشته یا قدمش ضعیف و ناقص است، نمی‌تواند از اعمال خیر، بهره‌ی کافی را برداشت نماید.
بالاترین توفیق، اصلاح دیدگاه‌ها و اعمال بر طبق قرآن کریم و روایات معتبر است که به طور خلاصه، از آن به «منهاجی شدن» تعبیر می‌کنیم. کسی که منهاجی نشده باشد، انجام هیچ کاری برایش توفیق محسوب نمی‌شود. خدای تعالی در قرآن کریم می‌فرماید: «إِنَّمَا یَتَقَبَّلُ اللهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ» (سوره‌ی مائده،‌ آیه‌ی ۲۷) یعنی خدای تعالی فقط از کسانی که پرهیزکار باشند، قبول می‌کند.
با این حساب، زیارت کسانی که اعتقادات ناسالم دارند مثل زیدیه و اسماعیلیه، توفیقی برایشان محسوب نمی‌شود و نقش مثبتی در تکامل و سعادتشان ندارد،‌ مگر این که منجر به اصلاح اعتقاداتشان شده و به تشیع اثنی‌عشری هدایت شوند.
در این شرایط و با توجه به ازدحام عجیب مرد و زن، حاضر نشدن در راهپیمایی اربعین، چون موجب محافظت از خطرها و ضررهای مختلف جسمی، مالی و از همه مهمتر، معنوی می‌شود، توفیق محسوب می‌شود. به عبارت ساده، توفیق الهی آن نیست که به ازدحام مردم بپیوندید و از فیوضات گوناگون معنوی محروم شده و متحمل فشارهای مختلف جسمی (مانند خواب و خوراک نامناسب) و مالی (مانند کرایه‌های ظالمانه) گردید، بلکه توفیق الهی، این است که در شهر و دیار خود بمانید و نمازتان را اول وقت و با حضور قلب بخوانید و در روز اربعین، به مراسم عزاداری‌ای که در هیأت و مسجد محلتان برگزار می‌شود بروید و بر مظلومیت شاه شهیدان اشک بریزید.

موفق باشید
حاج فردوسی

امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 49
برچسب ها : حاج فردوسي, منهاج فردوسيان, قرآن, عرفان, اسلام ناب, تشيع خالص, سير و سلوک, سير الي الله, معرفت, معرفة الله, قاضي, علامه طباطبايي, علامه طهراني, منهاجي, نقد منهاج فردوسيان, اشکالات منهاج فردوسيان, اشکال حاج فردوسي, ظهور, امام زمان, امام عصر, بهجت, آيت الله بهجت, سيد هاشم حداد, پناهيان, محمد شجاعي, مرکز نشر, آيت الله, تصوف, صوفي, رسم الخط, قرآن, القرآن العظيم, القرآن العزيز, القرآن المجيد, رسم الخط حاج فردوسي, رسم الاملاء,

نگارش در تاريخ 23 مهر 1396 توسط رضا فاحی

سلام بر جناب حاج فردوسی 
۱. وقتی گناه می‌کنیم، چه مقدار از ثوابمان کم می‌شود؟ لطفاً با ذکر مثال و مفصل بیان فرمایید.
۲. قرآن در منهاج فردوسیان کی آماده می‌شود؟
متشکر از تلاش بی‌نظیرتان
خدا قوت حاج فردوسی

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
باسمه تعالی

سلام علیکم
جواب ۱: میزان تأثیر گناه بر ثواب، به میزان تأثیر آن بر سیر تکاملی است. به عبارت ساده، هر مقدار که گناه بتواند شما را از مسیر تکامل، باز بدارد، به همان مقدار از ثوابتان را کم کرده است. گناهان کبیره،‌ اثر تخریبی بیشتری نسبت به گناهان صغیره دارند و در میان گناهان کبیره، اثر تخریبی برخی، از برخی دیگر بیشتر است. مثلاً آدم‌کشی، زنا، موسیقی و شرابخواری از گناهان کبیره شمرده شده است ولی کسی که انسانی را بدون اجازه‌ی شرعی بکُشد، بسیار بدتر از کسی است که موسیقی بزند و کسی که زنا کند، روح ایمان در آن حال از او جدا می‌شود ولی بعد از عمل،‌ به او بر می‌گردد در حالی که شرابخوار، تا چهل روز، نمازش قبول نیست و اثر شراب در مغز استخوانش باقی می‌ماند.
پس منهاجی باید با عزم عالی و اراده‌ی آهنین، تمام گناهان را ترک کند و با دقت زیاد، مراقب نفس و شیطان باشد تا او را به گناه آلوده نسازد. برای نجات از تمام گناهان، کافی است قوانین عملی طبقات اول تا چهارم را مراعات کنید تا با خیال آسوده، دامن جانتان از زنگار هر معصیتی پاک گردد و پاک بماند.
البته در پاره‌ای موارد، بر طبق مصالح عالیه‌ای که رب العالمین صلاح می‌داند، بنده‌اش را به گناهی گرفتار می‌سازد تا او را از درون بشکند و جلو مغرور شدنش را بگیرد. گناهی که انسان را از غرور و عجب باز بدارد و او را در اصلاح دیدگاه‌ها و اعمالش یاری رساند، نوعی تجربه است. البته این سخن، به این معنا نیست که برخی گناهان را انجام دهیم تا به عُجب نیفتیم یا تجربه‌ی معنوی و دینی‌ای کسب نماییم! بلکه به این معنی است که هر گاه خدای تعالی صلاح بداند، زمینه‌ای فراهم می‌سازد که مثلاً جوان بر اثر فشار شهوت جنسی، دچار خودارضائی شود و در نتیجه، از خودش متنفر گردد و بی‌تابانه روی به درگاه حق تعالی بیاورد و از کرده‌ی خویش، اشک ندامت بریزد و حلقه بر درگاه غفاریت خیر الغافرین بکوبد. در برخی روایات شریفه آمده است گناهی که انسان را بشکند و موجب فرارش به ذیل الطاف رحیمیه‌ی الهیه گردد، برتر از عمل خیری است که موجب غرور گشته و منتهی به شرک خفی شود.
در مراتب بالاتر نیز این لغزاندن‌‌های مصلحتی هست؛ مثل این که کاری می‌کند تا بنده‌اش دچار خواب سنگین شده و نماز شب و حتی نماز صبحش قضا گردد تا این محرومیت، مانند نارنجکی که داخل تانک می‌اندازند، او را از درون،‌ تهی کرده و خیالات و اوهامش را خاکستر سازد. او که تا دیشب فکر می‌کرد بنده‌ی رستگار و رهیده از نفس و شیطان است، به یکباره با قضا شدن نماز شب و عقب ماندن از قافله‌ی عاشقان درجات عالیه، در خود می‌شکند و می‌فهمد که بی‌عنایات حق تعالی، هیچ است و «اگر نازی کند در هم فرو ریزند قالب‌ها».
جواب ۲: اکنون در حال چهارمین دوره از مطالعه و اصلاح رسم الخط قرآن کریم هستم و گویا آخرین دوره از مطالعه‌ی من باشد و برای مرحله‌ی بعد، در اختیار برخی اصحاب منهاج فردوسیان قرار گیرد تا آنان نیز مطالعه نمایند و بر طبق آنچه در کتاب «تجوید در منهاج فردوسیان» مقرر کرده‌ایم، اشکالات احتمالی را گزارش بدهند. امیدوارم با دعای خالصانه‌ی اصحاب منهاج فردوسیان بر درگاه قادر متعال، توفیق این امر مهم، هر چه زودتر نصیبمان گردد. ان شاء الله
تذکر: فراموش نکنید: «حاج فردوسی بدون القاب، حتی آقا و جناب».

موفق باشید
حاج فردوسی

امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 57
برچسب ها : حاج فردوسي, منهاج فردوسيان, قرآن, عرفان, اسلام ناب, تشيع خالص, سير و سلوک, سير الي الله, معرفت, معرفة الله, قاضي, علامه طباطبايي, علامه طهراني, منهاجي, نقد منهاج فردوسيان, اشکالات منهاج فردوسيان, اشکال حاج فردوسي, ظهور, امام زمان, امام عصر, بهجت, آيت الله بهجت, سيد هاشم حداد, پناهيان, محمد شجاعي, مرکز نشر, آيت الله, تصوف, صوفي, رسم الخط, قرآن, القرآن العظيم, القرآن العزيز, القرآن المجيد, رسم الخط حاج فردوسي, رسم الاملاء,

نگارش در تاريخ 23 مهر 1396 توسط رضا فاحی

اصل کرامت:

سرهنگ جانباز «علی قمری» فرمانده پادگان دژ خرمشهر در دوران دفاع مقدس، در گفت‌وگو با خبرنگار دفاعی امنیتی دفاع پرس، با اشاره به لبیک بسیاری از جوانان و نوجوانان به ندای امام خمینی(ره) و حضور در جبهه‌های حق علیه باطل، به تشریح فعالیت‌های نوجوان شهید «بهنام محمدی» در جریان دفاع از خرمشهر و همچنین ماجرای نبش قبر این شهید والامقام پرداخت … حدود ساعت ۹ صبح روز ۲۴ مهر، بهنام در «بازار نقدی» مورد اصابت ترکش «خمسه خمسه» قرار گرفت، و در پیاده‌رو به زمین افتاد؛ سپس تانک از روی زانوانش عبور کرد، که در اثر آن پایش از زانو به پایین قطع شد، و ایشان به این ترتیب به شهادت رسید.


ادامه مطلب...

امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 76
برچسب ها : حاج فردوسي, منهاج فردوسيان, قرآن, عرفان, اسلام ناب, تشيع خالص, سير و سلوک, سير الي الله, معرفت, معرفة الله, قاضي, علامه طباطبايي, علامه طهراني, منهاجي, نقد منهاج فردوسيان, اشکالات منهاج فردوسيان, اشکال حاج فردوسي, ظهور, امام زمان, امام عصر, بهجت, آيت الله بهجت, سيد هاشم حداد, پناهيان, محمد شجاعي, مرکز نشر, آيت الله, تصوف, صوفي, رسم الخط, قرآن, القرآن العظيم, القرآن العزيز, القرآن المجيد, رسم الخط حاج فردوسي, رسم الاملاء,

نگارش در تاريخ 23 مهر 1396 توسط رضا فاحی

سلام 
۱ ـ در مساجد، بین نماز یک کیسه دست می‌گیرند و شب جمعه می‌گویند خیر امواتتان کمک کنید و امواتتان را شب جمعه خوشحال کنید! حال این کمک که مشخص نیست دقیق برای کجا و کیست و چه جایی خرج می‌شود آیا برای مسجد است یا برای فقرای محل مسجد، آیا صدقه محسوب می‌شود؟
۲ ـ شب‌های دیگر می‌گویند باقیات صالحات را از دست ندهید به خانه خدا کمک کنید که برای باقیات صالحات خانه خدا مسجد کمک کنید، اما بعد که پیگیری کردم که این چه مسجدی است هر شب کمک می‌خواهد، مشخص شد برای امورات جاریه مسجد شامل برق و آب و هزینه نگهداری و خادم این هزینه دریافت می‌شود ولی هنگام اعلام، چنین دقیق و روشن اعلام نمی‌کنند برای چه چیز کمک کنید. حال آیا این کمک اولاً صحیح است؟ دوم آیا به قصد کمک نمودن به خانه خدا مسجد این کمک حساب می‌شود؟ و سوم اینکه آیا صدقه و خیرات حساب می‌شود؟

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
باسمه تعالی

سلام علیکم
در روایات متعدد، هزینه کردن در ساختن مسجد، تعمیر مسجد، روشنایی مسجد و در مجموع، تمام اموری که استفاده از مسجد را ممکن و آسان می‌کند، مستحب شمرده شده است. تأمین هزینه‌های خادم، اگر مسجدی نیاز به خادم داشته باشد، همچنین کمک به سرمایش، گرمایش، فرش، آب، برق و … مسجد، به قصد دریافت ثواب الهی، صدقه محسوب شده و تحت عنوان کلی «کمک به خانه‌ی خدا» قرار می‌گیرد.
همچنین لازم نیست مصرف دقیق هدایای مردمی به مسجد، اعلام شود و هیأت امنا و متولیان مسجد، می‌توانند از آن هدایا در تمام اموری که استفاده از مسجد را میسر می‌سازد، استفاده کنند و برای پرداخت‌کنندگان نیز صدقه محسوب شده و ثواب خواهد داشت. ان شاء الله

موفق باشید
حاج فردوسی

امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 37
برچسب ها : حاج فردوسي, منهاج فردوسيان, قرآن, عرفان, اسلام ناب, تشيع خالص, سير و سلوک, سير الي الله, معرفت, معرفة الله, قاضي, علامه طباطبايي, علامه طهراني, منهاجي, نقد منهاج فردوسيان, اشکالات منهاج فردوسيان, اشکال حاج فردوسي, ظهور, امام زمان, امام عصر, بهجت, آيت الله بهجت, سيد هاشم حداد, پناهيان, محمد شجاعي, مرکز نشر, آيت الله, تصوف, صوفي, رسم الخط, قرآن, القرآن العظيم, القرآن العزيز, القرآن المجيد, رسم الخط حاج فردوسي, رسم الاملاء,

نگارش در تاريخ 23 مهر 1396 توسط رضا فاحی

سلام 
در حدیثی آمده است: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: «ابْنِ بَیْتَکَ سَبْعَهَ أَذْرُعٍ فَمَا کَانَ فَوْقَ ذَلِکَ سَکَنَهُ الشَّیَاطِینُ إِنَّ الشَّیَاطِینَ لَیْسَتْ فِی السَّمَاءِ وَ لَا فِی الْأَرْضِ وَ إِنَّمَا تَسْکُنُ الْهَوَاءَ». (کافی ج‏۶ ص۵۲۹)
ساختمان از شش ذراع بالا رفت باید بالایش «بسم الله الرحمن الرحیم» بنویسی، شیطان می‌آید که آن بالا یک کارهایی بکند.
۱ ـ آیا این حدیث مربوط به مقطع زمانی کنونی هم می‌شود و یا در مورد همان مقطع زمانی بوده است؟
۲ ـ آیا منظور از این بالا رفتن ساختمان آپارتمان‌سازی‌های کنونی است که طبقات زیادی روی هم ساخته می‌شود؟
۳ ـ آیا منظور ساختمان‌های همکفی است که ارتفاع آنها تا سقف بسیار زیاد است مانند مساجد یا سالن‌ها؟
۴ ـ آیا به استناد این حدیث مناسب نیست در هر طبقه‌ای که منزلمان بود، بسم الله … را در بالای آن بنویسیم؟

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
باسمه تعالی

سلام علیکم
جواب ۱: دلیلی وجود ندارد که دلالت روایت را منحصر به زمان صدور نماید. به عبارت دیگر، نمی‌توانیم بدون دلیل قوی، روایت را مربوط به زمان کنونی ندانیم.
جواب ۲: از ظاهر عبارت، چنین چیزی برداشت نمی‌شود. گر چه مراعات احتیاط و نوشتن ذکر، پسندیده است.
جواب ۳: ظاهر روایت، همین را می‌رساند که منظور، ساختمان‌هایی است که ارتفاع کف تا سقفش بیش از هفت ذراع باشد.
جواب ۴: اشکال ندارد کسانی که در طبقات بالای آپارتمان زندگی می‌کنند، برخی آیات و اذکار را بر دیوار اتاق‌هایشان بیاویزند و بلکه از جهات دیگر، شایسته نیز هست.

موفق باشید
حاج فردوسی

امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 53
برچسب ها : حاج فردوسي, منهاج فردوسيان, قرآن, عرفان, اسلام ناب, تشيع خالص, سير و سلوک, سير الي الله, معرفت, معرفة الله, قاضي, علامه طباطبايي, علامه طهراني, منهاجي, نقد منهاج فردوسيان, اشکالات منهاج فردوسيان, اشکال حاج فردوسي, ظهور, امام زمان, امام عصر, بهجت, آيت الله بهجت, سيد هاشم حداد, پناهيان, محمد شجاعي, مرکز نشر, آيت الله, تصوف, صوفي, رسم الخط, قرآن, القرآن العظيم, القرآن العزيز, القرآن المجيد, رسم الخط حاج فردوسي, رسم الاملاء,

اسلایدر